آیا با آموزش گفتار درمانی در خانه میتوانیم زبان و گفتگو فرزندان خودمان را بهتر کنیم؟، آموزش گفتار درمانی چقدر میتوانند مثمر ثمر باشد؟ ما در این مقاله قراره کلی نکات جذاب و عالی در مورد گفتاردرمانی بگیم. اما قبلش میخوام بگم بعد از خوندن این نوشته اگه کودک ۴ ساله دارید حتما مقاله “گفتاردرمانی کودک 4 ساله” رو هم بخونید.
از آنجا که نگران سرعت رشد فرزندم بودم، سعی و تلاش میکردم تا خودم به او آموزش بدم. من تا 8 سالگی لکنت زبان داشتم برای همین فکر میکردم نکنه تینا دخترم مثل من بشه، مثل من تنها باشه، هیچ دوستی نتونه پیدا بکنه!!! برای همین از تینا سوالات زیادی میپرسیدم: « این چیست؟ و آن چیست؟» اما تینا به ندرت به سوالاتم جواب میداد و فقط بهم نگاه میکرد بعد مشغول کار خودش میشد.
متوجه شدم وقتی من با تینا صحبت میکنم خیلی مضطرب میشه، سوالاتم تینا رو تحت فشار و اضطراب زیادی قرار میداد و هیچ کمکی بهش نمیکرد.
از یکی از دوستانم تو این زمینه مشورت گرفتم. گفتاردرمانی خونده بود. از گفتاردرمانگرهای مطرح شهرمونه!گفت: بهتره زمانی که به بچهات داری آموزش میدی شبیه خودش باشی، به قول دوستم کودک محور عمل کن.
وقتی به حرفهای دوستم گوش دادم و اونا رو عملی کردم. صبورتر شدم و هر کاری انجام میداد تشویقش میکردم، و این باعث شد به مرور تینا هم با من راه بیاد. و تو مهارتهای گفتاری پیشرفت خوبی کنه. و بیشتر از گذشته به برقراری ارتباط تمایل پیدا کرد.
رشته گفتار درمانی یکی از زیر مجموعههای علوم توانبخشی است و هدف آن یاری رساندن به افرادی است که دچار اختلالات گفتاری و زبانی هستند که این کمک شامل موارد زیر میشود:
کمک به افرادی که اختلالات تلفظی دارند، بیمارانی که اختلال در صوت دارند، بیمارانی که دچار آسیبهای مغزی شدهاند ( قدرت سخن گفتن نداشته یا بیربط سخن میگویند).
یاری کردن ناشنوایان برای برقراری ارتباط کلامی، کمک به طیف گستردهای از عقبماندگان ذهنی برای برقراری ارتباط کلامی، توصیه و مشاوره به افراد جامعه.
متخصصان گفتار درمانی در وهله اول آسیبهایی را که توسط عامل ژنتیکی یا اکتسابی به گفتار و زبان وارد شده تشخیص میدهند و در وهله دوم به ارزیابی میزان آسیبدیدگی و علت آن میپردازند.
و سپس مرحله درمان را شروع میکنند. برای مثال امکان دارد که به علت سکته مغزی، تصادف یا اصابت ترکش، اختلالی در حوزه زبان فرد ایجاد شود که این اختلال میتواند به صورت بیربط صحبت کردن یا ناتوانی در سخن گفتن بروز کند.
یا اینکه امکان دارد مشکل در حوزه گفتار باشد؛ یعنی در تولید گفتار و یا روانی گفتار اختلالی به وجود بیاید. برای مثال کودکی که صدای “ر” را “ل” تلفظ میکند دارای اختلال در تولید گفتار است و همچنین فردی که در طول یک دقیقه به جای 4 جمله (به طور متوسط) یک جمله را گفته و یا برعکس 10 جمله را بیان میکند، دچار اختلال در روانی گفتار است و بالاخره امکان دارد تارهای صوتی به دلایل مختلف آسیب ببینند که موجب خراب شدن کیفیت صوت میشود.
در تمامی این موارد یک گفتار درمان سعی میکند که به شیوههای غیرپزشکی و بدون استفاده از دارو، آسیب ایجاد شده را درمان کند.
اما طول درمان و نحوه درمان متفاوت خواهد بود؛ یعنی آسیبهای حوزه زبان چون به سیستم عصب مرکزی در مغز برمیگردد، طولانیتر و دشوارتر است اما درمان اختلاف حوزه گفتار آسانتر و سریعتر میباشد.
علم ارزیابی تشخیص و درمان هر نوع اختلال مربوط به گفتن و درک گفتههای دیگران را گفتاردرمانی میگویند؛ براین اساس گفتاردرمانگر یا همان آسیب شناس گفتار، متخصصی است که زمینه ارتباطات انسانی و اختلالات آن مطالعه و کار میکند و کسی است که اختلالات گفتار،زبان و بلع را در کلیه سنین ارزیابی، مطالعه و آسیب مربوطه را درمان میکند که البته طول و نحوه درمان متفاوت است.
هرگونه ایراد در نحوه گفتار و یا درک گفتار دیگران موجب اختلال در برقراری ارتباط و روابط اجتماعی شخص میگردد که در نهایت ممکن است به ایجاد صدمات روحی و روانی منجر شود.
در واقع بخشی از ارتباط، صحبت کردن است. ما می توانیم با خواندن و نوشتن، زبان بدن، حالات چهرهای و حتی با تماس چشمی با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم.
پس فعالیت گفتاردرمانگر منحصر به “صحبت کردن” نیست چرا که برای خیلی از افراد پیش میآید که به دلیل آسیبهای مغزی یا آسیب اندامهای صورت (مثل قطع عضو یا فلجی عضله زبان) قادر به صحبت کردن نیستند ولی نباید این افراد را از ارتباط برقرار کردن محروم کرد.
در اینجا لزوم ارتباط برقرار کردن حتی با روشهای جبرانی مشخص میشود. همچنین در برخی موارد که فرد در روشهای ارتباطی دیگری به جز صحبت کردن مثل زبان بدن، تماس چشمی و… ضعیف است میتواند به گفتاردرمانگر مراجعه کند.
همینطور به دلیل آشنایی تخصصی با فیزیولوژی و آناتومی اندامهای زبان ، دهان ، حلق، حنجره و … در حیطه بلع نیز فعالیت میکند و به نوزادان یا بزرگسالانی که در بلعیدن و غذا خوردن مشکل دارند کمک میکند.
زمان مراجعه به گفتار درمانی با توجه به سن و زمان شروع اختلال و شدت اختلال متفاوت است اما باید به زمان طلایی توجه ویژهای داشت و هر زمان و در هر سنی که نیاز به خدمات گفتاردرمانی را احساس کردید ،به نزدیکترین کلینیک مراجعه کنید .در نظر داشته باشید که هر چه درمان سریعتر آغاز شود به نفع مراجعه کننده است .
بهترین شیوه آموختن کلام و فکر جدید به کودکان، گسترش تواناییهای فعلی کلامی و شناختی کودک است. آنچه در ابتدا اهمیت دارد، هماهنگ شدن با کودک در گوش دادن و تصدیق نمودن صداها، کلمات و زبانی است که استفاده میکند.
میتوانید برای کمک به کودک، از رفتارهایی همچون منعکس نمودن صداها و حتی تکرار لغاتی که کودک به کار میبرد، بهره ببرید.
برای کمک به کودکتان در جهت آموختن کلمات و گفتار تازه، میتوانید در کنار کلمات او، لغات جدیدی را با توجه به زمینه صحبتش، اضافه کنید.تا فرصتهای تازهای برای ادراک بهتر کلام، برایش فراهم شود.
فرزندتان، با توصیفی که شما از آنچه بدان علاقمند است یا انجام میدهد یا میخواهد که انجام دهد، ارائه میدهید، بهتر یاد میگیرد.
اگر مواردی که میگویید، با علایق و موضوع مورد توجه کودک، سازگار باشد، آنها را بهتر دریافت میکند؛ چون کلماتی را میشنود که دقیقا با چیزی که انجام میدهد، سازگار است:« تو آتش نشان را روی پشت بام گذاشتی»، « تو در حال علف دادن به میمون کوچولو هستی».
به کار بردن عبارات توصیفی مانند« اسب من گرسنه است، بنابراین به او علف میدهم»، به کودک کمک میکند تا به شما توجه کند، و شما را در بازی خود داخل نماید. با گفتن اینکه «من به آشپزخانه می روم تا شام را حاضر کنم»، فرزندتان میفهمد که فعالیت بعدی شما چیست و متوجه میشود که شما ناپدید نشدهاید.
توصیف عواطف خودتان مانند «من عاشق دلقک بامزهات هستم، چون من را به خنده میاندازد»، یا تشریح احساسات کودک:«آه، دردت آمد؛ چون انگشت را زخمی کردی»، به او کمک میکند تا بتواند احساسات خود و دیگران را در مواقع مشابه درک کند. به علاوه او را مجهز به کلماتی برای توصیف احساسش مینماید.
توصیف اینکه هر چیز چه طور به نظر میرسد یا چه حسی را منتقل میکند، به کودک شما کمک میکند تا بتواند مفاهیم مهم را یاد بگیرد:« خرس عروسکی تو نرم است وچشمهای بزرگ و براقی دارد».
برای خردسالانی که دایره لغات گستردهای ندارند، تفسیر حرکات و صداهایی که ابراز میکنند، اهمیت بالایی دارد؛ مثلا اگر کودک به ماشین شکستهای اشاره میکند، والدین میتوانند با توضیحی، ذهن او را روشن کنند:« بله ماشین شکسته، چرخهایش افتاده و دیگر نمیتواند راه برود». وقتی کودک شما احساس فهمیده شدن داشته باشد، تلاش بیشتری برای برقراری ارتباط کلامی، خواهد کرد.
وقتی برای کودکتان چگونگی ارتباط بین پدیدهها را توضیح میدهید، درک میکند که در دنیای اطرافش چه میگذرد:« خواهر گریه میکند، چون داخل یک گودال افتاد و الان همه لباسهایش خیس شده است».
مقایسه کردن تجربههای حال حاضر کودک، با آنچه در گذشته برایش رخ داده است: « نگاه کن، آن قطار شبیه قطار توماس است».چنین رویهای به کودک کمک میکند تا پدیدهها را آنگونه که هستند، درک کند، و بتواند میان آنها ارتباط برقرار کند، و درباره تجربههای خودش صحبت کند.
سوال کردن از کودک، میتواند او را تشویق به فکر کردن در مورد پدیدهها کند؛ مثلا وقتی کودک، عروسک خود را رختخوابش میگذارد، والدین میتوانند از او بپرسند که « چرا عروسک را به رختخواب بردی؟» و پاسخ کودک ممکن است ای نباشد که« چون وقت خوابش است»، یا«چون مریض شده است».
این روال میتواند منتهی به تفکر خلاقانه کودک در هنگام بازی کردن با گسترش مهارتهای محاورهای او شود. حتی زمانی که خود شما هم پاسخ را نمیدانید، میتوانید کمکتان کند؛ مثلا کودک شما مدام به پای شما میچسبد، میتوانید به جای اینکه او را پس بزنید.
از او بپرسید:« چرا به پای من میچسبی؟» و شاید برایتان عجیب باشد وقتی بگوید:« میخوام بیای اتاقم بازی کنیم». خیلی ساده است، کودک شما نمیداند برای بردن شما به اتاقش میتواند این را به زبان بیاورد؛ به جای آن، به پای شما میچسبد تا نتوانید از او دور شوید و بلکه بتواند شما را به اتاقش بکشد.
برای به خاطر سپردن معنی کلمات جدید و درک معانی آنها، ممکن است کودک شما نیاز داشته باشد تا یک کلمه را بارها در زمینههای مختلف بشنود. برای مثال: این یک اسب آبی است، ….( مکث کنید)… اسب آبی در حال خوردن شاماش هست…( مکث کنید)… اسب آبی چه دهن بزرگی دارد!…(مکث کنید) …. به نظرم این اسب آبی گرسنهاش است.
آهسته قدم برداشتن در ارائه اطلاعات تازه به فرزندتان و همگام شدن با سرعت یادگیری او، اهمیت زیادی دارد. همچنین لازم است تا در میان جملههایتان مکث کنید تا کودک فرصت تکرار کلمات و یا اضافه کردن نظرت خودش را پیدا کند.
آنچه در آموزش دادن کودکان از اهمیت ویژهای برخوردار است،یافتن و ساختن فرصتهای آموزشی در خلال فعالیتهای روزانه و بازیهای آنها است؛ یعنی زمانهایی که میتوانید با آنها به شیوهای کودک محور تعامل کنید، و در یادگیری و برقراری ارتباط یاری شان نمایید. فعالیتهایی که به طور خاص میتوان اشاره کرد عبارتند از:
کارهایی که فرصتهای خوبی برای یادگیری و بازی برای کودکان فراهم میکند.
با هم کتاب خواندن، فرصتی عالی برای یادگیری، و تجربهای جذاب برای شما و فرزندتان است. کتابها و قصهها، فرصت خوبی برای گسترش دایره لغات کودک، و آموختن موضوعاتی است که ورای تجربه کنونی او هستند.
کتابهای قصه، به کودک توانایی نگاه کردن به مسائل از دیدگاههای متفاوت را میدهد و او را راهنمایی میکند تا برای چگونه رفتار کردن و پاسخ دادن در موقعیتهای گوناگون، ایدههایی داشته باشد.
استفاده مستمر از کتاب، کتابخوانی به همراه کودک، و اشاره به تصاویر کتاب در همین حین، به پرورش مهارت تمرکز و توجه کودک کمک میکند.
به علاوه، کتاب میتواند شیوه ارزشمندی برای باهم بودن پدر و مادر و کودک فراهم کند، تا به هم نزدیکتر شوند وساعاتی را با هم سپری کنند.
نوع پاسخ کودک به کتابهای داستانی که برایش میخوانید، در روند تحول و رشدش، تغییر میکند. ممکن است بچههای کوچکتر تنها نگاهی اجمالی به کتاب داشته باشند و بیشتر نسبت به تصاویر توجه نشان دهند. تصاویر مربوط به فعالیتهای آشنا و اشیاء کاربردی محیطشان برای آنان ارجحیت دارد. میتوانید نام هر مورد را در هنگام مواجه شدن ذکر کنید. وقتی بزرگتر میشوند، از کتابهایی که علاوه بر تصاویر جذاب، داستانهای جالب دارند هم استقبال میکنند.
معمولا کودکان علاقه دارند یک کتاب واحد را بارها و بارها بخوانند. آنها از پیشبینی رویدادها بعدی لذت میبرند و مایلند در مورد فعالیتهای مربوط به آنچه در تصویر میبینند، صحبت کنند و سوالات زیادی بپرسند.
حتی کودکانی که توانایی داستان خوانی پیدا میکنند، همچنان از تصاویر مرتبط با قصه، در جهت درک بهتر مفاهیم و نگهداری تمرکز بهرهمند میشوند.
نگاه کردن به کتاب به اتفاق کودکان، به خصوص آنهایی که جنبشی هستند و فعالیتهای بدنی زیادی دارند، میتواند دشوار باشد.
برای آن دسته از مخاطبهای بی میل به کتاب، تنظیم یک رویه ثابت در شبانه روز برای خواندن و نگاه کردن به کتاب، میتواند مفید باشد؛ مثلا دقایقی قبل از خوابیدن را به خواندن و تماشای عکسهای کتاب اختصاص دهید یا در گردش روزانهتان با اتوبوس، این برنامه را انجام دهید.
والدین و فرزندان میتوانند در خلال برنامههای کودک تلویزیون، لحظات لذت بخشی داشته باشند و ارتباط صمیمانه با کودکشان را تقویت کنند.
البته برنامهای خوب است که متناسب با فهم و درک کودکتان باشد. اختصاصی بخشی از برنامه روزانه کودک به کارتونهای تلویزیونی، میتواند در کنار کتابخوانی، یادگیری او را افزایش دهد. اما مهمتر این است که آنچه کودک یاد گرفته را به صورت شعر و داستان، در تجربههای روزمرهای که با او دارید، تکرار کنید.
از آنجا که کودکان، هنگام فعالیتهای لذت بخش، انگیزه بیشتری برای یادگیری دارند، خلاقیت در این زمانها، میتواند بسیار ثمربخش باشد. فعالیتهایی مانند رنگ آمیزی، نقاشی، آشپزی، نمایش عروسکی ، خمیر بازی و باغبانی به اتفاق یکدیگر، همگی میتوانند فعالیتهایی لذت بخش برای والدین و کودک باشند.
میشود تمام فعالیتهایی روزانه را به بازی تبدیل کرد؛ مثلا میتوان جداسازی لباسهای شستنی را به یک بازی جور کردن تبدیل کرد: لباسهای سفید با هم، لباسهای رنگی هم با هم.
ما در این نوشته سعی کردهایم تا ۹ روش ساده برای آموزش گفتار درمانی ارائه دهیم. خوشحال میشویم که اگر شما هم در مورد آموزش گفتاردرمانی در خانه تجربه خاصی دارید با ما به اشتراک بگذارید.
ما در خانواده توانمند تلاش میکنیم تا کودکان با نیازهای ویژه به همراه خانوادهشان از کلیه خدمات آموزشی، درمانی، مهارتی و محصولات (لوازم توانبخشی، اسباببازی، کتاب، و…) متناسب با نیازهای خود بدون هرگونه محدودیت زمانی و مکانی از خدمات گفته شده بهرهمند شوند.
سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.